دوشنبه , می 20 2024

متن آهنگ دیگر نفس نیست آوان بند

آوان بند
آوان بند

دیگر نفس نیست آوان بند

نمی گنجد چرا در باور من
همین تقدیر تلخ بی تو بودن
تو را هر لحظه میبینم به رویا
تمام من شده از تو سرودن

ندارد تاب این رنج و جدایی
شکسته از غمت بال و پر من
چنان مرداب پیرم خشک و تشنه
تو هستی ساقه‌ ی نیلوفر من

به باد داده ای داده ای خاکستر من
گرفتی سایه ات سایه ات را از سر من
به باد داده ای داده ای خاکستر من
گرفتی سایه ات سایه ات را از سر من

نشستی بر تماشا بی تفاوت
به خاک افتادن و فرسودن من
گرفتارم به رنجی بی نهایت
شده افسانه ا‌ی آسودن من

گرفتارم بدین زندان غربت
مرا یارای رفتن از قفس نیست
برای زندگی تنها و بی تو
منِ آشفته را دیگر نفس نیست

به باد داده ای داده ای خاکستر من
گرفتی سایه ات سایه ات را از سر من
به باد داده ای داده ای خاکستر من
گرفتی سایه ات سایه ات را از سر من

About king

Check Also

رضا صادقی

متن ترانه رضا صادقی به نام عشق

متن ترانه رضا صادقی به نام عشق وقتایی هست که تو بدجور دلت تنگ میشه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.