من که مست از می جانم تتناهو یاهو
فارغ از کون و مکانم تتناهو یاهو
چشم مستش چو بدیدم دلم از دست برفت
عاشق چشم فلانم تتناهو یاهو
گاه در صومعه با اهل عبادت همدم
گاه در دیر مغانم تتناهو یاهو
من به تقدیرم و تقدیر هم از ذات من است
قادر هر دو جهانم تتناهو یاهو
تن به تن ذره به ذره همه انوار منند
زآنکه خورشید نهانم تتناهو یاهو
تتناهو تتناهو تتناهو یاهو
تتناهو تتناهو تتناهو یاهو
من که مست از می جانم تتناهو یاهو
فارغ از کون و مکانم تتناهو یاهو
چشم مستش چو بدیدم دلم از دست برفت
عاشق چشم فلانم تتناهو یاهو
تتناهو تتناهو تتناهو یاهو
تتناهو تتناهو تتناهو یاهو